سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سحر

تو با جوانی من آمدی ، جوان باشی

بهار عمر منی ، کاش بی خزان باشی

 زبان دل به دعایت گشوده ام شب و روز

که ماهروی بمانی و مهربان باشی

 تو در سیاهی شب شعله ی سپیده دمی

ز باد فتنه ی ایام در امان باشی

 چو ابر ، گریه کنان رفتم از برابر تو

که خواستم به صفا ، رشک آسمان باشی

 تو خود زلال تر از اشک چشمه ای ، ای ماه !

چرا نه آینه ی دلشکستگان باشی

 در آسیای جهان گرد پیری ام به سر است

تو ، ای عزیز سیه موی من ! جوان باشی

 گذشت روز و شبم غم فزود و شادی کاست

تو کاش بی خبر از گردش زمان باشی


نادر نادرپور،ماه و آینه

دفتر از آسمان تا ریسمان


ارسال شده در توسط سحر سمیعی